۱۳۹۳ آذر ۱۲, چهارشنبه

مقالات دهخدا، جلد اول، بکوشش سیدمحمد دبیرسیاقی

    این جلد از مقالات دهخدا که خدابیامرز دبیرسیاقی بدست کرده شامل چرندپرندهای اینور اونور چاپ شده‌ و یک سری یادداشت دیگه‌ست. خوندن این مقالات یه مقدار سواد مشروطه هم میخواد. مگه نه یه سری ارجاعاتشو نمیشه فهمید. دهخدا از همه چیز حرف میزنه؛ اکثرن از فساد و مشروطه و فقر. شوخیهای بسیار کلاسیک و پیرمردی میکنه. من خودم طرفدار شوخیهای کلاسیکم. مثلن ازین شوخیا میکنه که یکی میخواد فلان رو بگه و میگه مگه من مغز خر خورده‌م بی‌خیال جونم شم فلانو بگم. نه من هرگز فلان رو نمیگم. دیگه گفتن نداره که در اثنای همین انکار فلان رو با جزئیات مبسوط میگه.
    دهخدا یکجوری تروتمیز مینویسه که باسوادیش پرت میشه تو صورت آدم. استفادهٔ اغراق‌آمیزش از امثال بچشم من دلسوزانه و هوشمندانه میاد. چقدر شرافتمندانه دغدغه‌منده. سطح روشنفکریش با توجه بعصرش و تربیت حوزوی‌ش ترسناکه. خوبه هر ادبیاتی تو زندگی آکادمیکش یه نیم‌نگاهی بخدابیامرز داشته باشه.
    نهایتن لالوی یکی از همین یادداشتها میفرماید:
«گر بدولت برسی» هفت هشت تا زن نگیری مردی، حالا که الحمدلله تومنت به تومنت نمی‌رسد.


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر