۱۳۹۳ بهمن ۴, شنبه

Ham on Rye, Charles Bukowski


من دبیرستان بوکوفسکی خونده بودم. در نگاه اول خوشم اومده بود. بعد که از هیجان‌زدگی‌م کم شده بود از خودم پرسیدم این همه شلوغی برای چیه. بعدش هم نفرت از برندهای فرهنگی نذاشت برم سمتش.
الان بعد سالها یه شانس دیگه بهش دادم و این کتابشو خوندم. مصممتر شده‌م که ترجمه نباید خوند. تجربه خوندن این کتاب و تجربه‌های چون این مطمئنم کرده‌ند که ترجمه نخونم و توصیه کنم که ترجمه نخونند.
    فرق است. در برخورد با ترجمه‌های بوکوفسکی بنظر میاد که یکی از محصولات کثافت نشر چشمه برای مصرف‌کننده‌های جمعه‌بازار و کتابفروشی افقه. ولی خود متن خیلی کلاسیکه. در ترجمه‌هاش آدم حس میکنه ازین نویسنده‌هاست که خودشو جر میده بیک مضمون یا یک جمله برسه و بعد یه‌جوری عادی مطرحش میکنه انگار از همیشه پس ذهنش بوده. خوندن متنش بآدم نشون میده که احتمالن حتا دغدغهٔ همچو چیزی هم نداشته. اصلن جمله‌هاش تفاوت خیلی ساختاری با محاوره نداره.
     مثلن همین کتاب، یه پسر مردم‌گریز زندگیشو از بچگی تا جوونی روایت میکنه و از فقر، مشکلات خونوادگی‌ و علاقه‌ش بخشونت میگه. آدم باید هیچ جاه‌طلبی‌ای در درونش نباشه که همچین روایتی رو انتخاب کنه. همین در روایت و نوشتنش هم مشهوده. مثلن کرت ونگات اکثر جمله‌هاش فکرشده و مصنوع و بقول ادبا سخته‌ست. در حالی که بوکوفسکی دستکم این کتابشو خیلی ساده و عادی و روان نوشته. شاید تو کل کتاب دو سه تا «تیکهٔ قشنگ» باشه. حتا سعی نکرده مثلن مثل سلینجر سن راوی رو تو نوشتنش نشون بده. مشخصه‌های اصلی نوشتنش فکر میکنم نفرت‌پراکنی و خشم و سرعت باشه.
    احتمالن بنظر میاد دارم بد این کتابو میگم، ولی واقعن مرادم اینست که کافه این آدم رو نویسنده‌ای معرفی کرده که سن خر عمرو داره ولی هنوز دغدغهٔ عجیب بودن داره و تو روز میشینه جمله‌های باحال طراحی میکنه؛ ولی حق این است که یه آدم شریف و متواضعه. یه کتاب جالب و سرگرم‌کننده نوشته که واقعن کشش داره. من خودم تو دو نشست خوندمش. هیچ چیز فوق‌العاده‌ای نیست ولی قابل احترامه.
    یه جای کتاب راوی که بعدن الکلی میشه در مورد اولین تجربهٔ الکل خوردنش اینجوری میگه:
We sat on a park bench and chewed the gum and I thought, well, now I have found something that is going to help me, for a long time to come. The park grass looked greener, the park benches looked better and the flowers were trying harder.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر